شهدا سال 61 -زندگینامه شهید منصور جلوداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد منصور جلوداري »
اگر نیک بنگری مردمان را در زندگی جز به تجارت نبینی! گروهی عمر گرانمایه را به ثمن بخس میدهند و گروهی جز به رضای دوست، لحظات خود را معامله نمیکنند. در این میان شهیدان را که بهشت را به بهای جان خریدند، سود برندگان واقعی این عرصه خواهی یافت. منصور یکی از همان تجاری است که روز اول آذرماه سال 1333، در خانوادهای متدین و مذهبی قدم در عرصه حیات گذاشت. عشق به قرآن و تعلیمات اسلامی، اورا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد منصور جلوداري »
اگر نیک بنگری مردمان را در زندگی جز به تجارت نبینی! گروهی عمر گرانمایه را به ثمن بخس میدهند و گروهی جز به رضای دوست، لحظات خود را معامله نمیکنند. در این میان شهیدان را که بهشت را به بهای جان خریدند، سود برندگان واقعی این عرصه خواهی یافت. منصور یکی از همان تجاری است که روز اول آذرماه سال 1333، در خانوادهای متدین و مذهبی قدم در عرصه حیات گذاشت. عشق به قرآن و تعلیمات اسلامی، اورا...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) امام ما گفت: «اگر ما بکشیم پیروزیم و اگر کشته هم بشویم پیروزیم» پس من هم حتماً پیروز شدهام. ما باید راه امامانمان و پیشوایانمان را ادامه دهیم. ای مادر تنها خواهشی که دارم از تو برای من گریه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) امام ما گفت: «اگر ما بکشیم پیروزیم و اگر کشته هم بشویم پیروزیم» پس من هم حتماً پیروز شدهام. ما باید راه امامانمان و پیشوایانمان را ادامه دهیم. ای مادر تنها خواهشی که دارم از تو برای من گریه...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خداداد اسفندیاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خداداد اسفندياري »
آنگاهکه غنچه وجودش در میان خانواده مذهبی و متدین اسفندیاری در سال ۱۳۲۴ در شهر آباده طشک شکوفا شد، آن را رحمت خدا بر خانواده خود دانسته و او را خداداد نامیدند. تنگناهای اقتصادی و مشکلات ناشی از درآمد کم خانواده، باعث شد تا خداداد زندگی را با سختی و فشار زیاد ادامه دهد و با اُنس به گرفتاریها بزرگ شود. نبودن امکان تحصیل و مدرسه در زادگاه وی، او را از تحصیل محروم نمود. از همان کودکی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خداداد اسفندياري »
آنگاهکه غنچه وجودش در میان خانواده مذهبی و متدین اسفندیاری در سال ۱۳۲۴ در شهر آباده طشک شکوفا شد، آن را رحمت خدا بر خانواده خود دانسته و او را خداداد نامیدند. تنگناهای اقتصادی و مشکلات ناشی از درآمد کم خانواده، باعث شد تا خداداد زندگی را با سختی و فشار زیاد ادامه دهد و با اُنس به گرفتاریها بزرگ شود. نبودن امکان تحصیل و مدرسه در زادگاه وی، او را از تحصیل محروم نمود. از همان کودکی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامحسین آفتابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين آفتابي »
غلامحسین، یکی از هزاران شقایقی بود که در گلستان سرسبز ایران اسلامی در سال ۱۳۴۰ در روستای غوری از توابع خطه شهیدپرور نیریز شکفته شد. پدر و مادر، چون باغبانی مهربان و دلسوز در پرورش و آموزش اصول اولیه زندگی همراه و همدل با وی شدند تا دوران کودکی را با شادابی سپری ساخت. برای آشنایی با علوم اجتماعی و فنون زندگی راهی دبستان ادب در روستای غوری شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين آفتابي »
غلامحسین، یکی از هزاران شقایقی بود که در گلستان سرسبز ایران اسلامی در سال ۱۳۴۰ در روستای غوری از توابع خطه شهیدپرور نیریز شکفته شد. پدر و مادر، چون باغبانی مهربان و دلسوز در پرورش و آموزش اصول اولیه زندگی همراه و همدل با وی شدند تا دوران کودکی را با شادابی سپری ساخت. برای آشنایی با علوم اجتماعی و فنون زندگی راهی دبستان ادب در روستای غوری شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد....
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمدرضا بیاتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمدرضا بیاتی »
قدم در وادی عشق نهاده و دل در کمند زلف سیاه یار گرفتار کرده بود. جز دیار رخ یار هوای در سرش نبود. او که ۱۳۴۷/۶/۵ در خانوادهای متدین، در روستای چاهگز از توابع بخش آباده طشک نیریز غزل زندگی را با گریههای کودکانه سروده و بشارت رویش و بقا را با خود به همراه داشت. آنگاهکه کودکی را پشت سر نهاد برای فراگیری علم و دانش وارد دبستان شهید جلالی در چاهگز شد و با نمراتی بسیار...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمدرضا بیاتی »
قدم در وادی عشق نهاده و دل در کمند زلف سیاه یار گرفتار کرده بود. جز دیار رخ یار هوای در سرش نبود. او که ۱۳۴۷/۶/۵ در خانوادهای متدین، در روستای چاهگز از توابع بخش آباده طشک نیریز غزل زندگی را با گریههای کودکانه سروده و بشارت رویش و بقا را با خود به همراه داشت. آنگاهکه کودکی را پشت سر نهاد برای فراگیری علم و دانش وارد دبستان شهید جلالی در چاهگز شد و با نمراتی بسیار...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید طهماسب کریم زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید طهماسب کریم زاده »
دستهای پر مهر عشق اورا از کوچههای پرصفای نیریز به بیستون جبههها کشاند و در پی شیرین، عاشقانه، همچو فرهاد تیشه به دست گرفت و در برداشتن موانع راه انقلاب اسلامی کوشید. همو که در 2 /3/ 1330 در روستای طشک، از بخش آباده واقع در شهرستان نیریز، قدم در جهان هستی نهاد و نام طهماسب را خانواده برای او گزیدند. دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و برای کسب دانش به دبستان حکمت در روستای طشک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید طهماسب کریم زاده »
دستهای پر مهر عشق اورا از کوچههای پرصفای نیریز به بیستون جبههها کشاند و در پی شیرین، عاشقانه، همچو فرهاد تیشه به دست گرفت و در برداشتن موانع راه انقلاب اسلامی کوشید. همو که در 2 /3/ 1330 در روستای طشک، از بخش آباده واقع در شهرستان نیریز، قدم در جهان هستی نهاد و نام طهماسب را خانواده برای او گزیدند. دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و برای کسب دانش به دبستان حکمت در روستای طشک...
~$دا سال 66 -زندگینامه شهید قدمعلی کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه میایستم و به عکس تو خیره میشوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خستهام را جانی دوباره میبخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده میکند. قدمعلی، در تاریخ 6/7/1342 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نیریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه میایستم و به عکس تو خیره میشوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خستهام را جانی دوباره میبخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده میکند. قدمعلی، در تاریخ 6/7/1342 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نیریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد علی رهنورد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد علي رهنورد »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که تفسیرگر آیههای عشق و بندگی در دنیای خاکیان شدند. در حریم وصل، چون مجنون، قدم در کوی لیلی نهادند و سر و جان را به میدان معامله برده و رشته کار را یکجا به دست یار سپردند. آری! سخن از شهرام است. از واصل طریق الی الله و عرش نشین سنگر توحید. از مجنونصفتی که گل وجودش، سال ۱۳۴۷ در یکشب پربرف زمستانی، در شهر تهران، میان باغی شکفت که باغبانش افسری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد علي رهنورد »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که تفسیرگر آیههای عشق و بندگی در دنیای خاکیان شدند. در حریم وصل، چون مجنون، قدم در کوی لیلی نهادند و سر و جان را به میدان معامله برده و رشته کار را یکجا به دست یار سپردند. آری! سخن از شهرام است. از واصل طریق الی الله و عرش نشین سنگر توحید. از مجنونصفتی که گل وجودش، سال ۱۳۴۷ در یکشب پربرف زمستانی، در شهر تهران، میان باغی شکفت که باغبانش افسری...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
اینک صحبت از شهیدی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش، نغمه زندگی را ساز کرد. به میمنت ورودش خانه را آذین بستند و با آغوشی گرم و مهربان پذیرایش شدند. به عشق سالار شهیدان نام زیبای «حسین» را در کنار اذان و اقامه در گوش وی زمزمه کردند. تحصیلات خود را در دبستان ششم بهمن با جدیت و تلاش فراوان آغاز کرد و بعد از دریافت مدرک پایان دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
اینک صحبت از شهیدی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش، نغمه زندگی را ساز کرد. به میمنت ورودش خانه را آذین بستند و با آغوشی گرم و مهربان پذیرایش شدند. به عشق سالار شهیدان نام زیبای «حسین» را در کنار اذان و اقامه در گوش وی زمزمه کردند. تحصیلات خود را در دبستان ششم بهمن با جدیت و تلاش فراوان آغاز کرد و بعد از دریافت مدرک پایان دوره ابتدایی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید عمادالدین پوررضا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در انتظار وصال یار، بالهایش را برای پرواز گشوده بود و در انتظار یک اشاره، بیقرار رفتن بود. آن روز که فرمان رسید، بال گشود و ما را بیتاب رخ زیبای خود کرد؛ اما رفتنش پیام پیروزی خون بر شمشیر را به هدیه آورد و عطر آزادی را در سرزمین ما «ایران» به مشام جانها رساند. سید عمادالدین در پنجم شهریورماه ۱۳۴۸ در روستای ریز آب بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز در یک خانواده مسلمان و متدین دیده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در انتظار وصال یار، بالهایش را برای پرواز گشوده بود و در انتظار یک اشاره، بیقرار رفتن بود. آن روز که فرمان رسید، بال گشود و ما را بیتاب رخ زیبای خود کرد؛ اما رفتنش پیام پیروزی خون بر شمشیر را به هدیه آورد و عطر آزادی را در سرزمین ما «ایران» به مشام جانها رساند. سید عمادالدین در پنجم شهریورماه ۱۳۴۸ در روستای ریز آب بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز در یک خانواده مسلمان و متدین دیده...